گاهی شادی، گاهی غم

به گزارش سلامت و زیبایی، هیچ کس فکرش را نمی کرد؛ همه با ناامیدی پای تلویزیون نشسته بودیم و خودمان را دلداری می دادیم که عیبی ندارد، استرالیا تیم قدری است و ما نمی توانیم از پس او بربیاییم؛ که باید به دوره بعد فکر کنیم و... اما بعد از بازی، وقتی توی خیابان های شهر سر از پا نشناخته هورا می کشیدیم و شیرینی پخش می کردیم، دیگر پیروزی یک رویا نبود. تا چند روز بعدش

گاهی شادی، گاهی غم

گاهی شادی، گاهی غم

تاثیر برد و باخت های ورزشی بر سلامت روان جامعه

هیچ کس فکرش را نمی کرد؛ همه با ناامیدی پای تلویزیون نشسته بودیم و خودمان را دلداری می دادیم که عیبی ندارد، استرالیا تیم قدری است و ما نمی توانیم از پس او بربیاییم؛ که باید به دوره بعد فکر کنیم و... اما بعد از بازی، وقتی توی خیابان های شهر سر از پا نشناخته هورا می کشیدیم و شیرینی پخش می کردیم، دیگر پیروزی یک رویا نبود. تا چند روز بعدش هم وقتی یاد آن پیروزی می افتادیم، دل مان غنج می زد. حتی هنوز هم وقتی به آن فکر می کنیم، مزه اش زیر زبان مان می آید. مگر توی جهان چند اتفاق دیگر می توانست یک ملت را آن قدر به هیجان بیاورد و از خود بی خود کند؟ یا وقتی اولین طلای المپیک را روی سینه رضازاده دیدیم و از آن به بعد برای همه مسابقه های او از پای تلویزیون تکان نخوردیم تا آن لذت و غرور باز تکرار گردد. این یک واقعیت است که قهرمانی های ورزشی، به خصوص در سطح بین المللی، می تواند مردم یک کشور را آن قدر به وجد بیاورد که کمتر چیزی قدرتش را دارد. علت این شادی و هیجان چیست، در حالی که در ظاهر از برنده شدن یک آدم یا یک تیم چیزی عاید هواداران شان نمی گردد؟

دکتر پرویز رزاقی، روان شناس و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس درباره دلایل بروز این هیجانات و شادی های دسته جمعی می گوید: وقتی یک تیم در سطح جهانی پیروز می گردد، مردم آن کشور که هوادار آن تیم هستند، می دانند که لااقل چند میلیون نفر شاهد این موفقیت اند و همین هیجان شان را بیشتر می نماید. از طرف دیگر، آنها می دانند که بقیه مردم جهان به هیجانات و احساسات آنها توجه می نمایند و دیگر اینکه حس میهن پرستی و وطن دوستی هم سبب افزایش شور و هیجان می گردد. یعنی کارهایی از قبیل دویدن با پرچم و پخش شدن سرود ملی و غیره موجب افزایش هیجان عمومی جامعه می گردد. از طرف دیگر، آدم ها خودشان را به جای قهرمان ها حس می نمایند؛ یعنی پاسخ نیازهای خودشان را در وجود یک نفر دیگر می بینند و این به وجدشان می آورد. البته شادی بی حد و حصر مردم از قهرمانی ملی پوشان کشورشان علت دیگری هم می تواند داشته باشد که دکتر رزاقی برایمان شرح می دهد: این پیروزی ها موجب یک احساس توانمندی جمعی می گردد؛ این حس که ما می توانیم. برعکس آن در موقعیت شکست است که احساس ناکامی به وجود می آید و این فکر توأم با حسرت و خشم که ما می توانستیم.

همه جوگیر می شوند

هیجانات پیروزی را همه ما کمابیش می شناسیم. از خود بی خود شدن، جیغ و فریادهای شادمانه کشیدن و گریه کردن توام با خندیدن. از دیدگاه روان شناس ها خوشحالی ناشی از قهرمانی های ورزشی از دو جنبه روی افراد تأثیر می گذارد؛ یکی در رفتار و دیگری در افکار. هیجانات رفتاری همان بخش بیرونی و قابل رؤیت ماجراست که به شکل خنده و هورا کشیدن و بالا پریدن و دویدن بروز می نماید و هیجانی که در افکار به وجود می آید، موجب ایجاد باورهایی مانند توانمندی و لیاقت و از این قبیل می گردد. البته شادی به شکل هیجانی اش قابل انتقال است و برای همین است که ما شاهدیم در ایام برگزاری مسابقات عظیم و حساس بین المللی، حتی افرادی که خیلی اهل ورزش نیستند هم درگیر ماجرا می شوند. دکتر رزاقی درباره خاصیت انتقال پذیری شادی می گوید: شادی به علت بار مثبتی که دارد، موجب بالا رفتن خلق جمع می گردد و افراد خارج از جمع را هم جذب می نماید تا به گروه شادی نماینده ملحق شوند و به این ترتیب، تعداد افرادی که در جشن های پیروزی شرکت می نمایند، در مدت زمان کوتاهی زیاد می گردد.

اما غیرمنتظره بودن پیروزی هم در شدید شدن هیجان شادی آن مؤثر است. دکتر رزاقی می گوید: وقتی مردم کشوری یا هواداران تیمی انتظار پیروزی تیم شان را ندارند، اگر آن تیم پیروز گردد، مقدار هیجان شان دو برابر می گردد. برای مثال، علت شادی تاریخی مردم ایران وقتی ایران استرالیا را شکست داد یا علت جشن های مکرر مردم روسیه و ترکیه پس از پیروزی تیم هایشان در جام ملت های اروپا همین موضوع بود، در حالی که اگر مردم به پیروزی تیم شان عادت داشته باشند، انتظار آنها از تیم بیشتر می گردد و مقدار استرس و اضطراب آنها و همین طور اعضای تیم و حتی مسوولان ورزشی بیشتر می گردد و این می تواند سلامت روانی را تهدید کند. برای مثال، ما چون عادت داریم در برخی وزن های کشتی یا وزنه برداری مدال بگیریم، اگر تیم قهرمان نگردد در روحیه هواداران تأثیر منفی می گذارد.

کوتاه ولی شیرین

وقتی مردم از قهرمانی سرمست می شوند، از نظر خلقی بالا می فرایند و رفتارهای مثبت نشان می دهند. دکتر رزاقی می گوید: زوجی از مراجعانم که برای طلاق آمده بودند و شکایت خانم از سردی و کم حرفی همسرش بود، پس از پیروزی تیم مورد علاقه مرد آمده بودند و خانم می گفت شوهرم که هیچ وقت در خانه حرف نمی زند، دیشب که تیمش برده بود، یک ساعت برای من بلبل زبانی می کرد. در واقع این شادی مرد را به حرف آورده بود. این حالت را ما پس از پیروزی های عظیم در بیشتر مردم جامعه می بینم، به طور موقت مسائل شان را فراموش می نمایند، روابط بین فردی و خانوادگی شان بهبود پیدا می نماید و بازدهی کاری شان بالا می رود.

البته هیجانات شادی نسبت به غم و اندوه موقتی تر و زودگذرتر هستند.به طور معمول، بیش از چند ساعت و درنهایت یکی دو روز طول نمی کشند، در حالی که وقتی تیم شکست می خورد، حالت کرختی و بی حالی و شکوه و شکایت از مسوولان بیشتر دوام می آورد.

منبع:www.salamat.com

منبع: راسخون

به "گاهی شادی، گاهی غم" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "گاهی شادی، گاهی غم"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید